به استثنای دو مورد ضرب و شتم در دبستان و دبیرستان هرگز در یک مبارزه واقعی قرار نگرفته ام. والدین من دوست داشتن بهترین چیزهایی که با پول می شود خرید را داشته باشم، مانند لباس های جدید، شام های خوب، تعطیلات خانوادگی و بهترین آموزش ها. من هرگز نگران نبودم که غذای بعدی من از کجا می آید و یا خرج دانشگاهم را چگونه تهیه کنم.
با این حال، نداشتن درگیری مانند یک نعمت است. درد و رنجی که می تواند با آسیب واقعی همراه باشد می تواند سال ها و یا حتی کل طول عمر همراه آن شخص باشد. همچنین نداشتن این خصوصیات نمی تواند فرد را برای مواقع اجتناب ناپذیر در زندگی واقعی آماده کند. در بعضی از مواقع لازم است که لگدی بزنید.
بسیاری به اشتباه تصور می کنند که یادگیری مبارزه صرفا یادگیری مشت، لگد و پرتاب کردن است. اما یک هنر رزمی بسیار عمیق تر از چیزی است که در یک فیلم یا رینگ مبارزه می بینید. پشت ضربات و ناک اوت ها پایه هایی از نظم، فروتنی و احترام وجود دارد. یادگیری در ورزش های رزمی کمتر به معنای آماده شدن برای رویارویی با حریف در زمین مسابقه است، بلکه بیشتر در مورد یادگیری در مواجهه با بزرگترین مانع یعنی خودتان است.
برخورد با کسی که آسیب پذیر یا بی دفاع باشد اصلا کار درستی نیست، دفاع از خود درمورد محافظت از خود در مقابل ناسازگاری است نه تحریک یا تعرض. مواجهه و یا دفاع درست از خود به معنای هدایت پرخاشگری (خود و دیگران) از طریق هنر آماده سازی، تمرین و نظم وانضباط است. همچنین هنرهای رزمی به شما کمک می کنند تا حیاتی ترین جنبه مبارزه را درک کنید، و آن ذهن شماست. دیوید گوگینز نویسنده پرفروش و سابق نیروی دریایی سابق ، این مهارت را مجموعه ای از "ذهن پرتحرک" می نامد. روبرو شدن با چالش های جسمی مانند دو ماراتن، صخره نوردی کوه نوردی ورزش های رزمی و غیره راه هایی برای کمک به شما جهت گسترش مرزهای ذهنی تان می باشند. اما هنرهای رزمی به شما کمک می کنند که این کار را با ظرافت و مهارت بیشتری انجام دهید. علاوه براین، شما به عنوان یک رزمی کار فقط به یادگیری دفاع از خود بسنده نمی کنید، بلکه دارید یک هنر را نیز یاد می گیرید. البته یک تمرین در هنرهای رزمی می تواند به ابزاری عملی برای نجات زندگی تان در یک وضعیت خطرناک تبدیل شود.
مایک تایسون یک بار گفت: همه نقشه دارند تا به دهن شخص مقابل ضربه بزنند. در تجربه من، این یک حقیقت تلخ اما مطلق است. من بعد از طلاق برنامه داشتم، بعد از آسیب دیدگی برنامه داشتم و اگر صادقانه بگویم حاضر نیستم آن تجربیات را با هیچ چیزی معاوضه کنم، زیرا مشکلات هستند که به شما شخصیت می دهند و زندگی تان را معنا می دهند.
وقتی که در حال جدایی از همسرم بودم داشتم در مسابقات موی تای شرکت می کردم. و به دلیل اینکه آمادگی ذهنی کافی برای مسابقه نداشتم به شدت زیر دست و پای حریف لگدمال شدم. شب آن روز که در خانه یکی از بهترین دوستانم بودم، در حالیکه روی تمام قسمت های بدنم کیسه های یخ قرار داشت از درون داشتم نابود می شدم. پس از آنکه با دوستم صحبت کردم، احصاص آرامش خاصی به من دست داد و توانستم به خوبی از پس آن مشکل برآیم.
واقعیت این است که در بعضی مواقع همه ما به زندگی مان پشت می کنیم. انتخاب ما این است که چگونه به آن پاسخ دهیم. نفس ما به هر چیزی پاسخ می دهد (اجتناب و فرار از مشکلات) یا یک دعوای جعلی (قدرت، تکبر و شجاعت دروغین). مبارزه با فروتنی و احترام واقعی هم برای شما و هم برای حریف تان واکنش نشان می دهد. سر و کار داشتن با ناملایمتی های زندگی باعث افزایش انعطاف پذیری انسان در برابر مشکلات می باشد و این ماهیت انسان است.
اگر قرار است که در نبردهای بزرگ زندگی پیروز شوید باید یاد بگیرید که نبرد کنید و همچنین باید مایل باشید تا با درگیری های فردی خود نیز روبرو شوید. در انتخاب مسیر به عنوان یک هنرپیشه رزمی کار، شما نه تنها باید شنا کردن در میان آبهای طوفانی زندگی را یاد بگیرید بلکه باید یاد بگیرید که با جریان آب نیز شنا کنید.